بدون وابستگی، با صداقت؛ ساخت رسانه ملی از دل خاک ایران
یک جوان، یک رسانه، و یک انتخاب؛ مستقل ماندن در عصر فشار دوقطبی
روایت یک انتخاب: مقاومت فرهنگی در برابر فشار دو قطب جهانی: در دنیایی که شرق و غرب هرکدام سعی میکنند با ابزار رسانه، اقتصاد و فرهنگ، سایر ملتها به سمت دلخواه خود سوق دهند، کسانی هستند که مسیر دیگری را انتخاب کردهاند. راه برخاسته از باور به یک اصل روشن: «نه شرقی، نه غربی». این گزارش روایتی است از یک تصمیم فرهنگی – سیاسی در دل واقعیت امروز ایران.

به گزارش سهند خبر به روایت یک انتخاب: مقاومت فرهنگی در برابر فشار دو قطب جهانی: در دنیایی که شرق و غرب هرکدام سعی میکنند با ابزار رسانه، اقتصاد و فرهنگ، سایر ملتها به سمت دلخواه خود سوق دهند، کسانی هستند که مسیر دیگری را انتخاب کردهاند. راه برخاسته از باور به یک اصل روشن: «نه شرقی، نه غربی». این گزارش روایتی است از یک تصمیم فرهنگی – سیاسی در دل واقعیت امروز ایران.
شروع داستان: دعوت به دو سوی جهان
راوی، جوانی از نسل تحصیلکرده و دغدغه مند ایرانی، سالهاست که فعالیتهای اجتماعی، رسانهای و فرهنگی دارد. این روایت میکند که چگونه در دورهای از فعالیتها، با دو پیشنهاد جدی مطرح میشود. یکی از سوی نهادهایی در شرق، با ظاهر همسو و دیدگاه بهظاهر دوستان، و دیگران از غرب، با وعدههایی از آزادی، فرصتهای مالی، و ارتباط جهانی.
هر دو طرف میخواستند که در برنامههای رسانههای فرهنگیشان فعال شوند. هر دو جستجو میکردند مرا قانع میکنند که مسیر درست همین است: یا در مدار شرق بایستی، یا به غرب بپیوندی.
اما او تصمیم گرفت هیچکدام را انتخاب نکند.
درک درست: استعمار نو از دو جهت
راوی میگوید که ابتدا تصور میکرد برخی از افراد میتوانند شریک فرهنگی یا علمی مناسب باشند. اما در ادامه، با دقت متوجه شدیم که در پسِ ظاهر دوستیها، نوعی کنترل وجود دارد:
یکی میخواست من را بر اساس روایتهای خودش سانسور کند، دیگری انتظار دارد از ارزشهای بومی خودم عبور کند تا به مذاق مخاطب مخاطب خوش بیاید. در هر دو حالت، باید از هویتم را میفروختم.
او به این نتیجه رسید که وابستگی به شرق یا غرب، هر دو، می تواند منجر به تحریف هویت ملی و وابستگی فرهنگی شود. همان چیزی که امام خمینی (ره) در ابتدای انقلاب نسبت به آن هشدار داده بود.
انتخاب مسیر مستقل: ساخت رسانه و محتوا در داخل
پس از کنار گذاشتن آن پیشنهادها، تصمیم یک رسانه کوچک مستقل از راهاندازی کند. با بودجهای محدود، امکانات اولیه و بدون حمایت از هیچ نهاد خارجی. این رسانه بر اساس هویت ایرانی – اسلامی، عدالتخواهی، مقاومت در برابر سلطه، و حمایت از مظلومان شکل گرفت.
شاید صدای ما در ابتدا ضعیف بود. اما صداقت ما، باور به استقلال، و حفظ کرامت ملی، باعث شد که مخاطب کمکم خودش را پیدا کند.
اکنون، مخاطبان زیادی از داخل و حتی برخی از مناطق با این رسانه همراه شده اند. رسانهای که وابسته نیست، تبلیغگر قدرتهای بزرگ نیست، و از کسی که خط نمیگیرد.
تحلیل: نه شرقی، نه غربی؛ تنها یک شعار نیست
شعار «نه شرقی، نه غربی» تنها یک جمله سیاسی نیست؛ یک راهبرد کلان برای جلوگیری از گرفتن در تله قدرتهای جهانی است. شرق و غرب، هرکدام با روشهای خاص خود – یکی از طریق فشار اقتصادی و دیگری از مسیر فرهنگی و رسانهای – تلاش میکنند بر ملتها سلطه پیدا کنند. اما مقاومت در برابر این سلطه، نیازمند بینش، صبر و پشتوانه فرهنگی است.
در دهه اخیر، تلاشها برای نفوذ فرهنگی از هر دو سمت بیشتر است. اما ایران، با تکیه بر سرمایه انسانی خود، در حال ساخت یک مسیر سوم است. مسیری بومی، مستقل، و بر کرامت انسانی و اخلاق اسلامی است.
پایان روایت: راهی روشن در دل جهان چندقطبی
راوی امروز رسانهاش را توسعه داده است. نه با وام خارجی، نه با دستور از بیرون؛ بلکه با اعتماد به مردم، باور به استقلال و حرکت بر پایه عقلانیت فرهنگی و دینی.
اگر بخواهیم پیشرفت کنیم، باید خودمان باشیم. ما شرقی نیستیم، غربی هم نه. ما ایرانیان با فرهنگ، ثابت و قدرتی که از درون میجوشد.
این مسیر شاید پرچالش باشد، اما روشن است. زیرا بر پایه کرامت انسانی و حکمت دینی بنا شده است. و این همان معنای واقعی سیاست «نه شرقی، نه غربی» است. سیاستی که در دل حقیقت، معنای پیدا میکند، نه صرفاً در کتابها یا سخنرانیها.