مبینا نعمت زاده گفت می‌دهم حال تو را بگیرند!

حواشی مربوط به المپین کشورمان وارد فاز جدیدی شده است. مبینا نعمت زاده بعد از مدالی که در المپیک پاریس کسب کرد، تبدیل به یکی از پرحاشیه‌ترین ورزشکاران ایران شده است. یدالله پیرهادی، پیشکسوت تکواندو درباره حواشی اخیر و سیلی که پدر مبینا نعمت زاده به او زده و دعوت وزیر ورزش از مسئولین فدراسیون بابت این مسئله گفت: سال ۱۳۸۰ بنیان‌گذار تکواندو در خانه تکواندو بوده‌ام و هشت سال آن‌جا فعالیت داشتم، متولی بودم و همچنان در حال مربی‌گری هستم. اتفاقی یک کلاس به من محول شد. استاد آن کلاس مریض بود و از من خواست که در کلاس باشم تا اتفاقی رخ ندهد. در ابتدا قرار بود کلاس مهروز ساعی تعطیل شود، که خودش هم تشریف نداشت و یک بچه بیست ساله را به عنوان ارشد سر کلاس گذاشته بود. حدود بیست دقیقه از تعطیلی کلاس گذشت. وی افزود: در این فاصله اولیا به طبقه بالا رفتند و به من هم زنگ زدند که کلاس خالی شده و می توانم به کلاس بروم. در آنجا دیدم دختر خانمی که من نمی‌شناختم، با یکی از اولیا مشغول بحث بود و مدام به یکی از مادران می‌گفت اسم تو چیست و آن مادر هم می گفت اسم من را می خواهی چیکار؟ نعمت زاده هم می گفت می خواهم حال تو را بگیرم. من همه این موارد را دیدم. از یک  قهرمان این رفتار بعید است و ۹ سال قهرمان بودم اما این قهرمانی ها حلبی هستند. قهرمانی در منش و رفتار است.

  ۱۴۰۴/۰۵/۱۲     0    9k   زمان مطالعه: 1 دقیقه
مبینا نعمت زاده گفت می‌دهم حال تو را بگیرند!

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،

حواشی مربوط به المپین کشورمان وارد فاز جدیدی شده است. مبینا نعمت زاده بعد از مدالی که در المپیک پاریس کسب کرد، تبدیل به یکی از پرحاشیه‌ترین ورزشکاران ایران شده است.

یدالله پیرهادی، پیشکسوت تکواندو درباره حواشی اخیر و سیلی که پدر مبینا نعمت زاده به او زده و دعوت وزیر ورزش از مسئولین فدراسیون بابت این مسئله گفت: سال ۱۳۸۰ بنیان‌گذار تکواندو در خانه تکواندو بوده‌ام و هشت سال آن‌جا فعالیت داشتم، متولی بودم و همچنان در حال مربی‌گری هستم. اتفاقی یک کلاس به من محول شد. استاد آن کلاس مریض بود و از من خواست که در کلاس باشم تا اتفاقی رخ ندهد. در ابتدا قرار بود کلاس مهروز ساعی تعطیل شود، که خودش هم تشریف نداشت و یک بچه بیست ساله را به عنوان ارشد سر کلاس گذاشته بود. حدود بیست دقیقه از تعطیلی کلاس گذشت.

وی افزود: در این فاصله اولیا به طبقه بالا رفتند و به من هم زنگ زدند که کلاس خالی شده و می توانم به کلاس بروم. در آنجا دیدم دختر خانمی که من نمی‌شناختم، با یکی از اولیا مشغول بحث بود و مدام به یکی از مادران می‌گفت اسم تو چیست و آن مادر هم می گفت اسم من را می خواهی چیکار؟ نعمت زاده هم می گفت می خواهم حال تو را بگیرم. من همه این موارد را دیدم. از یک  قهرمان این رفتار بعید است و ۹ سال قهرمان بودم اما این قهرمانی ها حلبی هستند. قهرمانی در منش و رفتار است.

شناسه خبر: 36953909
مرتضی شاهدی فر مدیر مسئول و صاحب امتیاز پایگاه سهند خبر