آگاتا کریستی و شیراز: رابطهای عمیق و تاثیرگذار بر ادبیات جنایی
در بحبوحه روزگار جنایت و رمز در ادبیات جهان، وقتی خورشید شرق بر گنبدهای فیروزهای و باغهای گلسرخ شیراز میتابید، آگاتا کریستی، ملکه اسرارآلود داستانهای معمایی، در سفری پررمزوراز به ایران، نه تنها معماهایی تازه، بلکه بخشی پنهان از روح خود را در کوچهباغهای شیراز کشف کرد؛ شهری که با هوای دلانگیز و خانههای تاریخیاش، الهامبخش یکی از خاصترین روایتهای ادبیات جنایی جهان شد و چهرهای بیبدیل از پیوند شرق و غرب را در آثار این نویسنده بزرگ جاودانه ساخت. آگاتا کریستی، نویسنده مشهور انگلیسی داستانهای جنایی، در سه سفر مهم به ایران آمد و در هر سه سفر بخشی از توجهش به شهرهای زیبا و تاریخی ایران به ویژه شیراز جلب شد. این رابطه، آمیخته با زیباییشناسی و تاثیرپذیری از فرهنگ و هنر ایرانی، در آثارش بازتاب یافته است. آگاتا کریستی در چندین سفر به خاورمیانه و مخصوصاً ایران، تجربیاتی به دست آورد که نهتنها زندگی شخصیاش را غنا بخشید، بلکه به ادبیات جنایی جهان چهرهای تازه و رنگارنگ داد. یکی از شهرهایی که بیشترین تأثیر را بر کریستی گذاشت، شیراز بود؛ شهری که او زیباییهایش را همچون «زمرد سبز» با رنگهای شاعرانه توصیف میکرد و خاطراتش از آنجا را در آثارش بازتاب داد.

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،
در بحبوحه روزگار جنایت و رمز در ادبیات جهان، وقتی خورشید شرق بر گنبدهای فیروزهای و باغهای گلسرخ شیراز میتابید، آگاتا کریستی، ملکه اسرارآلود داستانهای معمایی، در سفری پررمزوراز به ایران، نه تنها معماهایی تازه، بلکه بخشی پنهان از روح خود را در کوچهباغهای شیراز کشف کرد؛ شهری که با هوای دلانگیز و خانههای تاریخیاش، الهامبخش یکی از خاصترین روایتهای ادبیات جنایی جهان شد و چهرهای بیبدیل از پیوند شرق و غرب را در آثار این نویسنده بزرگ جاودانه ساخت.
آگاتا کریستی، نویسنده مشهور انگلیسی داستانهای جنایی، در سه سفر مهم به ایران آمد و در هر سه سفر بخشی از توجهش به شهرهای زیبا و تاریخی ایران به ویژه شیراز جلب شد. این رابطه، آمیخته با زیباییشناسی و تاثیرپذیری از فرهنگ و هنر ایرانی، در آثارش بازتاب یافته است.
آگاتا کریستی در چندین سفر به خاورمیانه و مخصوصاً ایران، تجربیاتی به دست آورد که نهتنها زندگی شخصیاش را غنا بخشید، بلکه به ادبیات جنایی جهان چهرهای تازه و رنگارنگ داد. یکی از شهرهایی که بیشترین تأثیر را بر کریستی گذاشت، شیراز بود؛ شهری که او زیباییهایش را همچون «زمرد سبز» با رنگهای شاعرانه توصیف میکرد و خاطراتش از آنجا را در آثارش بازتاب داد.