برخی کینه‌توزانه مشکلات حاد امروز را به حساب مصدق گذاشته‌اند

آن‌ها حتی کار را به آن‌جا کشانده‌اند که هرکس را که در ۲۵ سال قبل از ۱۳۵۷ ناپسند و نامطلوب دانسته‌اند، با عنوان «مصدقی‌های چپ» محکوم می‌کنند. این افراد مته‌ای دو هزار وات بر خشخاش دولت ۲۸ ماهه مصدق گذاشته‌اند و لحظه به لحظه آن دولت را در پی یافتن گزک می‌کاوند. قصد نداشتم پاسخی دوباره به نوشته دوم آقای محمد صادقی بدهم؛ اما از آن‌جا که روش کار ایشان مشابه روش کار هم‌قطاران‌شان در سال‌های اخیر است، فکر کردم از این فرصت برای پرداختن به این روش که در این سال‌ها توسط این افراد باب شده، استفاده کنم. کسانی که طی سال‌های اخیر تمرکز خود را بر نقد مصدق و بعضا بر تخریب و تخطئه او گذاشته‌اند، هر هدفی که را که دنبال می‌کنند، کارشان قطعا تاریخ‌پژوهی نیست، بلکه خرده‌گیری و عیب‌جویی است. آن‌ها از ضرورت داشتن نگاه تاریخی و دیدن روند عمومی در هر دوره غافل‌اند، نسبت به درون‌مایه بنیادین هر زمانه بی‌توجه‌اند و نقش جریان‌های سیاسی و گفتمان‌های غالب به طور اعم را نادیده می‌گیرند و از پرداختن به نظر و عمل شخصیت‌ها در بستر این روندها، جریان‌ها و گفتمان‌ها عمدا یا سهوا غفلت می‌کنند. طُرفه این‌که برخی از این آقایان بر مبنای چنین «روش‌شناسی»، هر اتفاق منفی و نامیمونی را که بعد از کودتای ۲۸ مرداد در این کشور رخ داده، ازجمله برخی کینه‌توزانه مشکلات حاد امروز را به حساب مصدق گذاشته و از «میراث شوم» و «افکار مسموم» مصدق به عنوان علت اصلی بحران‌های جاری یاد می‌کنند. آن‌ها حتی کار را به آن‌جا کشانده‌اند که هرکس را که در ۲۵ سال قبل از ۱۳۵۷ ناپسند و نامطلوب دانسته‌اند، با عنوان «مصدقی‌های چپ» محکوم می‌کنند. این افراد مته‌ای دو هزار وات بر خشخاش دولت ۲۸ ماهه مصدق گذاشته‌اند و لحظه به لحظه آن دولت را در پی یافتن گزک می‌کاوند. این در حالی است که در کارنامه آن‌ها هیچ پرس‌وجویی از کارنامه دو پادشاه پهلوی و دیگر مقامات آن دوران نیست. اگر بعد از انقلاب صنایع و بانک‌ها به غلط ملی شدند، مسبب آن سنت ملی کردن و به گفته آن‌ها «مصادره کردن» و «دولتی کردن» یک «شرکت خصوصی خوب» یعنی شرکت نفت انگلیس و ایران بود. و این دولتی کردن‌ها از نظر آن‌ها البته هیچ ربطی به دولتی کردن‌های گسترده در دوره رضاشاه نداشت. اگر محمدرضاشاه در کار حکمرانی «مختصری» به دیکتاتوری گرایش یافت، دلیلش این بود که «دیکتاتوری مصدق» را سرمشق قرار داد، نه شیوه حکومتی پدرش را.

  ۱۴۰۴/۰۵/۲۴     0    10.2k   زمان مطالعه: 2 دقیقه
برخی کینه‌توزانه مشکلات حاد امروز را به حساب مصدق گذاشته‌اند

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،

آن‌ها حتی کار را به آن‌جا کشانده‌اند که هرکس را که در ۲۵ سال قبل از ۱۳۵۷ ناپسند و نامطلوب دانسته‌اند، با عنوان «مصدقی‌های چپ» محکوم می‌کنند. این افراد مته‌ای دو هزار وات بر خشخاش دولت ۲۸ ماهه مصدق گذاشته‌اند و لحظه به لحظه آن دولت را در پی یافتن گزک می‌کاوند.

قصد نداشتم پاسخی دوباره به نوشته دوم آقای محمد صادقی بدهم؛ اما از آن‌جا که روش کار ایشان مشابه روش کار هم‌قطاران‌شان در سال‌های اخیر است، فکر کردم از این فرصت برای پرداختن به این روش که در این سال‌ها توسط این افراد باب شده، استفاده کنم. کسانی که طی سال‌های اخیر تمرکز خود را بر نقد مصدق و بعضا بر تخریب و تخطئه او گذاشته‌اند، هر هدفی که را که دنبال می‌کنند، کارشان قطعا تاریخ‌پژوهی نیست، بلکه خرده‌گیری و عیب‌جویی است. آن‌ها از ضرورت داشتن نگاه تاریخی و دیدن روند عمومی در هر دوره غافل‌اند، نسبت به درون‌مایه بنیادین هر زمانه بی‌توجه‌اند و نقش جریان‌های سیاسی و گفتمان‌های غالب به طور اعم را نادیده می‌گیرند و از پرداختن به نظر و عمل شخصیت‌ها در بستر این روندها، جریان‌ها و گفتمان‌ها عمدا یا سهوا غفلت می‌کنند.

طُرفه این‌که برخی از این آقایان بر مبنای چنین «روش‌شناسی»، هر اتفاق منفی و نامیمونی را که بعد از کودتای ۲۸ مرداد در این کشور رخ داده، ازجمله برخی کینه‌توزانه مشکلات حاد امروز را به حساب مصدق گذاشته و از «میراث شوم» و «افکار مسموم» مصدق به عنوان علت اصلی بحران‌های جاری یاد می‌کنند. آن‌ها حتی کار را به آن‌جا کشانده‌اند که هرکس را که در ۲۵ سال قبل از ۱۳۵۷ ناپسند و نامطلوب دانسته‌اند، با عنوان «مصدقی‌های چپ» محکوم می‌کنند. این افراد مته‌ای دو هزار وات بر خشخاش دولت ۲۸ ماهه مصدق گذاشته‌اند و لحظه به لحظه آن دولت را در پی یافتن گزک می‌کاوند. این در حالی است که در کارنامه آن‌ها هیچ پرس‌وجویی از کارنامه دو پادشاه پهلوی و دیگر مقامات آن دوران نیست. اگر بعد از انقلاب صنایع و بانک‌ها به غلط ملی شدند، مسبب آن سنت ملی کردن و به گفته آن‌ها «مصادره کردن» و «دولتی کردن» یک «شرکت خصوصی خوب» یعنی شرکت نفت انگلیس و ایران بود. و این دولتی کردن‌ها از نظر آن‌ها البته هیچ ربطی به دولتی کردن‌های گسترده در دوره رضاشاه نداشت. اگر محمدرضاشاه در کار حکمرانی «مختصری» به دیکتاتوری گرایش یافت، دلیلش این بود که «دیکتاتوری مصدق» را سرمشق قرار داد، نه شیوه حکومتی پدرش را.

شناسه خبر: 42023823
مرتضی شاهدی فر مدیر مسئول و صاحب امتیاز پایگاه سهند خبر