خاطرات ناصرالدین‌شاه: سیاچی تنها ماند در سنگ‌چین، بقیه گرمکی که من خورده بودم بخورد

حکیم اسبش سکندری خورده، حکیم پرزور [محکم] زمین خورد. بسیار ترسید، جست و خیزی کرد، رنگش پرید. کم ماند اسب رویش بیفتد. عیبی نکرد، برخاست سوار شد.

  ۱۴۰۴/۰۴/۲۸     0    6.8k   زمان مطالعه: 1 دقیقه
خاطرات ناصرالدین‌شاه: سیاچی تنها ماند در سنگ‌چین، بقیه گرمکی که من خورده بودم بخورد

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرآنلاین، حکیم اسبش سکندری خورده، حکیم پرزور [محکم] زمین خورد. بسیار ترسید، جست و خیزی کرد، رنگش پرید. کم ماند اسب رویش بیفتد. عیبی نکرد، برخاست سوار شد.

شناسه خبر: 43343154
مرتضی شاهدی فر مدیر مسئول و صاحب امتیاز پایگاه سهند خبر