خوزستان سنگر شد، تهران سرود آزادی خواند: روایت مستند از روزهای طلایی میهندوستی در تیر 1330
هماکنون که ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، در اوج همبستگی و اتحاد ملی قرار دارد و مردم با تمام توان خود را برای مقابله احتمالی مجدد آماده میکنند، یادآوری تیرماه ۱۳۳۰ نیز درسآموز است؛ زمانی که ملت ایران، در پاسخ به تهدید نظامی بریتانیا پس از ملی شدن نفت، یکپارچه به پا خاست و با شور و شوقی بیسابقه، خود را برای دفاع از میهن آماده کرد. این تجربه تاریخی نشان میدهد که در سختترین لحظات، ایرانیان همواره پشت یکدیگر ایستادهاند و برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. در تیرماه ۱۳۳۰، ایران صحنه یکی از بیسابقهترین موجهای ملیگرایی و آمادگی برای دفاع از میهن بود؛ روزهایی که در حافظه تاریخی ملت ایران به عنوان اوج همبستگی، غرور و مقاومت ملی ثبت شد. در اردیبهشت ۱۳۳۰، مجلس شورای ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق، قانون ملی شدن صنعت نفت را تصویب کرد؛ تصمیمی که نه تنها اقتصاد و سیاست ایران، بلکه معادلات ژئوپلتیک خاورمیانه را دگرگون ساخت. ملی شدن نفت، ضربهای سهمگین به منافع بریتانیا بود؛ کشوری که تا آن زمان، از طریق شرکت نفت ایران و انگلیس (AIOC)، کنترل کامل بر ثروت نفتی ایران داشت و درآمد سرشاری از آن میبرد.

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،
هماکنون که ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، در اوج همبستگی و اتحاد ملی قرار دارد و مردم با تمام توان خود را برای مقابله احتمالی مجدد آماده میکنند، یادآوری تیرماه ۱۳۳۰ نیز درسآموز است؛ زمانی که ملت ایران، در پاسخ به تهدید نظامی بریتانیا پس از ملی شدن نفت، یکپارچه به پا خاست و با شور و شوقی بیسابقه، خود را برای دفاع از میهن آماده کرد. این تجربه تاریخی نشان میدهد که در سختترین لحظات، ایرانیان همواره پشت یکدیگر ایستادهاند و برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
در تیرماه ۱۳۳۰، ایران صحنه یکی از بیسابقهترین موجهای ملیگرایی و آمادگی برای دفاع از میهن بود؛ روزهایی که در حافظه تاریخی ملت ایران به عنوان اوج همبستگی، غرور و مقاومت ملی ثبت شد.
در اردیبهشت ۱۳۳۰، مجلس شورای ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق، قانون ملی شدن صنعت نفت را تصویب کرد؛ تصمیمی که نه تنها اقتصاد و سیاست ایران، بلکه معادلات ژئوپلتیک خاورمیانه را دگرگون ساخت. ملی شدن نفت، ضربهای سهمگین به منافع بریتانیا بود؛ کشوری که تا آن زمان، از طریق شرکت نفت ایران و انگلیس (AIOC)، کنترل کامل بر ثروت نفتی ایران داشت و درآمد سرشاری از آن میبرد.