داستان زن گرفتن حاتم طایی | سه زن عجیب و غریبی که حاتم طائی با آنها ازدواج کرد/ قسمت اول
در زمانهای قدیم پادشاهی بود به اسم حاتم طایی. روزی که از شکار برمی گشت، دید جوانی مثل پنجهی آفتاب در بیابان، تو خاک می غلتد و طوری ناله می کند و زار می زند که دل سنگ به حالش آب میشود. رفت بالای سر جوان و پرسید: چی شده که به این روز افتادهای؟... جوان گفت: چرا میپرسی؟ حاتم گفت: میخواهم کمکت کنم.

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،
در زمانهای قدیم پادشاهی بود به اسم حاتم طایی. روزی که از شکار برمی گشت، دید جوانی مثل پنجهی آفتاب در بیابان، تو خاک می غلتد و طوری ناله می کند و زار می زند که دل سنگ به حالش آب میشود. رفت بالای سر جوان و پرسید: چی شده که به این روز افتادهای؟...
جوان گفت: چرا میپرسی؟
حاتم گفت: میخواهم کمکت کنم.