راز عجیب ترین خواستگاری فاش شد
خانمی۵۴ ساله با شکواییه ای که در دست داشت به کلانتری گلشهر مراجعه کرد و گفت: همسرم از من خواست تا به خواستگاری دختر مورد علاقه اش بروم. اما وقتی به خانه آن دختر رفتم خانواده اش مرا به شدت کتک زدند. این زن میانسال ادامه داد: زمانی که فقط دو ماه داشتم، پدرم در درگیری های داخلی افغانستان کشته شد و مادرم من و چهار خواهرو برادرم را بزرگ کرد. برادرانم کمی که بزرگ تر شدند خرج و مخارج مرا تامین می کردند و بعد هم به ایران آمدیم. برای همین هیچ گاه به مدرسه نرفتم. فقط در ایران به کلاس های نهضت سواد آموزی رفتم.
.jpg?#)
به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،
خانمی۵۴ ساله با شکواییه ای که در دست داشت به کلانتری گلشهر مراجعه کرد و گفت: همسرم از من خواست تا به خواستگاری دختر مورد علاقه اش بروم. اما وقتی به خانه آن دختر رفتم خانواده اش مرا به شدت کتک زدند.
این زن میانسال ادامه داد: زمانی که فقط دو ماه داشتم، پدرم در درگیری های داخلی افغانستان کشته شد و مادرم من و چهار خواهرو برادرم را بزرگ کرد.
برادرانم کمی که بزرگ تر شدند خرج و مخارج مرا تامین می کردند و بعد هم به ایران آمدیم. برای همین هیچ گاه به مدرسه نرفتم. فقط در ایران به کلاس های نهضت سواد آموزی رفتم.