شبیه سازی جهنم، برای کودکان و نوجوانان ایمان قلبی می آفریند یا اضطراب شدید؟
پروژه بازسازی جهنم در فومن، اگرچه با نیت دینی اجرا شده، اما میتواند آثار روانی عمیقی بر کودکان و نوجوانان بگذارد؛ از اضطراب و کابوس تا بیگانگی با مفاهیم ایمانی. پروژهای با عنوان «ساعت به وقت بهشت» اخیراً در شهرستان فومن اجرا شده که در آن، مفاهیمی مانند قبر، نکیر و منکر، پل صراط، بهشت و جهنم به شکل نمادین اما با صحنهسازیهای واقعی بازسازی شدهاند. بازدیدکنندگان، در یک مسیر تعریفشده از «مرگ» عبور میکنند؛ از جمله مواجهه با فضاهایی تاریک، صدای ناله و فریاد، شعلههای آتش، لرزش زمین و بازجویی در قبر. در حالی که برگزارکنندگان هدف خود را «آشنایی با معاد و افزایش بصیرت دینی» معرفی کردهاند، در مورد کودکان و نوجوانان، مسئلهای عمیقتر مطرح است: تجربهی وحشتزا، آن هم در قالب دین، چه تأثیری بر ذهن و روان آنها خواهد داشت؟ کودکان و نوجوانان، به دلیل ساختار ذهنی و روانی در حال رشدشان، قدرت تفکیک واقعیت از نمایش را بهطور کامل ندارند. مواجهه حسی با تجربهای مانند آتش واقعی، صدای جیغ، تاریکی، چهرههای ترسناک و مفاهیم مبهمی مانند «دوزخ» و «نکیر و منکر»، میتواند منجر به اضطراب، کابوسهای شبانه، ترس از مرگ، ترس از خوابیدن، یا احساس گناه مفرط شود. این تأثیرات، بهویژه در کودکانی که پیشزمینه اضطرابی دارند یا تجربه فقدان یا سوگ را از سر گذراندهاند، میتواند تشدید شود.

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،
پروژه بازسازی جهنم در فومن، اگرچه با نیت دینی اجرا شده، اما میتواند آثار روانی عمیقی بر کودکان و نوجوانان بگذارد؛ از اضطراب و کابوس تا بیگانگی با مفاهیم ایمانی.
پروژهای با عنوان «ساعت به وقت بهشت» اخیراً در شهرستان فومن اجرا شده که در آن، مفاهیمی مانند قبر، نکیر و منکر، پل صراط، بهشت و جهنم به شکل نمادین اما با صحنهسازیهای واقعی بازسازی شدهاند. بازدیدکنندگان، در یک مسیر تعریفشده از «مرگ» عبور میکنند؛ از جمله مواجهه با فضاهایی تاریک، صدای ناله و فریاد، شعلههای آتش، لرزش زمین و بازجویی در قبر. در حالی که برگزارکنندگان هدف خود را «آشنایی با معاد و افزایش بصیرت دینی» معرفی کردهاند، در مورد کودکان و نوجوانان، مسئلهای عمیقتر مطرح است: تجربهی وحشتزا، آن هم در قالب دین، چه تأثیری بر ذهن و روان آنها خواهد داشت؟
کودکان و نوجوانان، به دلیل ساختار ذهنی و روانی در حال رشدشان، قدرت تفکیک واقعیت از نمایش را بهطور کامل ندارند. مواجهه حسی با تجربهای مانند آتش واقعی، صدای جیغ، تاریکی، چهرههای ترسناک و مفاهیم مبهمی مانند «دوزخ» و «نکیر و منکر»، میتواند منجر به اضطراب، کابوسهای شبانه، ترس از مرگ، ترس از خوابیدن، یا احساس گناه مفرط شود. این تأثیرات، بهویژه در کودکانی که پیشزمینه اضطرابی دارند یا تجربه فقدان یا سوگ را از سر گذراندهاند، میتواند تشدید شود.