عراق کودتا شد، محمدرضا پهلوی از ترسش در استانبول ماند
بعد به من تلگراف زد:« اگر پیشواز نیمبند میشود من شبانه بیایم.» از استانبول این تلگراف را کرد و من هم جواب دادم که «نه خیلی هم خوب استقبال میشود. حتماً روز تشریف بیاورید.» حالا معنای حرف این بود که محمدرضا پهلوی می ترسید که در تهران هم خطر کودتا باشد و به صورت پوشیده داشت از من می پرسید وضعیت چه گونه است. حاج علیکیا متولد ۱۲۸۵ در لاشک، سپهبد نیروی زمینی و مدتی هم رئیس اداره دوم ستاد بزرگارتشتاران بود.او در سال ۱۳۶۱ با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد مصاحبه کرد و در اینجا بخشی از صحبتهای او را می خوانیم که اشاره به دوران کودتای عراق در سال ۱۳۳۷ و ترس محمدرضا پهلوی از رویدادی مشابه در ایران دارد: وقتی سال ۱۳۳۷ ملک فیصل پادشاه عراق کشتند و آمدند کودتا کردند سرلشکر عبدالکریم قاسم همه کار شد. در زمان کودتا، محمدرضا پهلوی در اجلاسی در استانبول ترکیه بود.

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،
بعد به من تلگراف زد:« اگر پیشواز نیمبند میشود من شبانه بیایم.» از استانبول این تلگراف را کرد و من هم جواب دادم که «نه خیلی هم خوب استقبال میشود. حتماً روز تشریف بیاورید.» حالا معنای حرف این بود که محمدرضا پهلوی می ترسید که در تهران هم خطر کودتا باشد و به صورت پوشیده داشت از من می پرسید وضعیت چه گونه است.
حاج علیکیا متولد ۱۲۸۵ در لاشک، سپهبد نیروی زمینی و مدتی هم رئیس اداره دوم ستاد بزرگارتشتاران بود.او در سال ۱۳۶۱ با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد مصاحبه کرد و در اینجا بخشی از صحبتهای او را می خوانیم که اشاره به دوران کودتای عراق در سال ۱۳۳۷ و ترس محمدرضا پهلوی از رویدادی مشابه در ایران دارد:
وقتی سال ۱۳۳۷ ملک فیصل پادشاه عراق کشتند و آمدند کودتا کردند سرلشکر عبدالکریم قاسم همه کار شد. در زمان کودتا، محمدرضا پهلوی در اجلاسی در استانبول ترکیه بود.