فاجعه تکان دهنده در یک پرونده جنایی/ آزمایش های پزشکی قانونی راز تلخی را فاش کرد
سال ها بود که رفاقت دیرینه داشتند. آن ها از دوران نوجوانی دست دوستی به هم داده بودند. به طوری که این رفاقت حتی بعد از ازدواج نیز ادامه یافت و به رفت و آمدهای خانوادگی منجر شد. حالا «ف» و «ر» صمیمیت خاصی را تجربه می کردند اما مدتی قبل ناگهان پیامی از طریق شبکه اجتماعی «واتساپ» بر گوشی همسر «ف» نقش بست که در انتهای پیام کلمه «عزیزم» خودنمایی می کرد... زمانی که «ف» به دور از چشمان همسرش به شماره تلفن ارسال کننده پیام چشم دوخت، دل آشوبه ای وجودش را فرا گرفت. پیام از طرف «ر» بود. همان دوستی که سال ها بر سفره یکدیگر نان و نمک خورده بودند! افکارش به هم ریخت! سوءظن خیانت رهایش نمی کرد! نمی توانست این ماجرا را باور کند! چیزی به همسرش نگفت اما خوابش هم نمی برد! آن شب روح و روانش درگیر جمله ای بود که بر صفحه نمایش گوشی همسرش دیده بود.

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،
سال ها بود که رفاقت دیرینه داشتند. آن ها از دوران نوجوانی دست دوستی به هم داده بودند. به طوری که این رفاقت حتی بعد از ازدواج نیز ادامه یافت و به رفت و آمدهای خانوادگی منجر شد. حالا «ف» و «ر» صمیمیت خاصی را تجربه می کردند اما مدتی قبل ناگهان پیامی از طریق شبکه اجتماعی «واتساپ» بر گوشی همسر «ف» نقش بست که در انتهای پیام کلمه «عزیزم» خودنمایی می کرد...
زمانی که «ف» به دور از چشمان همسرش به شماره تلفن ارسال کننده پیام چشم دوخت، دل آشوبه ای وجودش را فرا گرفت.
پیام از طرف «ر» بود. همان دوستی که سال ها بر سفره یکدیگر نان و نمک خورده بودند! افکارش به هم ریخت! سوءظن خیانت رهایش نمی کرد! نمی توانست این ماجرا را باور کند! چیزی به همسرش نگفت اما خوابش هم نمی برد! آن شب روح و روانش درگیر جمله ای بود که بر صفحه نمایش گوشی همسرش دیده بود.