پزشکیان بدشانس ترین رئیس جمهور ایران است/ شروع با شهادت هنیه تا جنگ و امروز هم که شمشیر داموکلس مکانیسم ماشه بالای سرش
شاید به جرأت بتوان گفت در مقایسه با دولتهای گذشته، هیچ رئیسجمهور و هیچ دولتی به بداقبالی پزشکیان نبوده است. از روز آغاز که بحران شهادت هنیه عزیز در تهران پیش آمد تا همین حال که شمشیر داموکلس اسنپبک را بالای سرش احساس میکند. روزنامه اطلاعات نوشت: یک بداقبالی دیگر رئیسجمهور، هجوم بیسابقهای است که از هر طرف، گویی تیری به سمت او نشانه رفته و او شاید تنها رئیس دولتی باشد که نمیخواهد سینه سپر کند و پاسخهای تند بدهد و به همین اعتبار، اعتبارش را گویی به حراج گذارده است تا تنشی پدید نیاید، دعوایی درست نشود و جایی و چیزی به هم نریزد. که البته بسیاری آن را نوعی بیعملی میدانند که از الزامات نمایش قدرت یک رئیسجمهور فاصله دارد. شوربختانه فضای سیاسی کشور هم چندان منصفانه و جوانمردانه نیست، تا آن حد که در شرایط اضطرار و فشار، مطالبات جوانمردانه و معقولی داشته باشند. در یادداشت قبلی هم گفته شد که رئیسجمهور باید شفافتر با مردم سخن بگوید و از حجم فشارها و مضایقی که با آن روبهروست صریحتر بگوید و تصویری از خود و دولتش به نمایش نگذارد که بوکسوری گیر افتاده در گوشه رینگ است. چون مخالفانش که دست بازی هم در حمله به او دارند، با آن همه دأب و داعیه ولایتپذیری، گویی داوری و قضاوت رهبری را هم قبول ندارند که رئیسجمهور را پرتلاش و پیگیر خواندهاند.

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،
شاید به جرأت بتوان گفت در مقایسه با دولتهای گذشته، هیچ رئیسجمهور و هیچ دولتی به بداقبالی پزشکیان نبوده است. از روز آغاز که بحران شهادت هنیه عزیز در تهران پیش آمد تا همین حال که شمشیر داموکلس اسنپبک را بالای سرش احساس میکند.
روزنامه اطلاعات نوشت: یک بداقبالی دیگر رئیسجمهور، هجوم بیسابقهای است که از هر طرف، گویی تیری به سمت او نشانه رفته و او شاید تنها رئیس دولتی باشد که نمیخواهد سینه سپر کند و پاسخهای تند بدهد و به همین اعتبار، اعتبارش را گویی به حراج گذارده است تا تنشی پدید نیاید، دعوایی درست نشود و جایی و چیزی به هم نریزد. که البته بسیاری آن را نوعی بیعملی میدانند که از الزامات نمایش قدرت یک رئیسجمهور فاصله دارد.
شوربختانه فضای سیاسی کشور هم چندان منصفانه و جوانمردانه نیست، تا آن حد که در شرایط اضطرار و فشار، مطالبات جوانمردانه و معقولی داشته باشند. در یادداشت قبلی هم گفته شد که رئیسجمهور باید شفافتر با مردم سخن بگوید و از حجم فشارها و مضایقی که با آن روبهروست صریحتر بگوید و تصویری از خود و دولتش به نمایش نگذارد که بوکسوری گیر افتاده در گوشه رینگ است. چون مخالفانش که دست بازی هم در حمله به او دارند، با آن همه دأب و داعیه ولایتپذیری، گویی داوری و قضاوت رهبری را هم قبول ندارند که رئیسجمهور را پرتلاش و پیگیر خواندهاند.