پسر جوان برای قاتل مادربزرگش رضایت گرفت
پسر جوان برای نجات دوستش که به اتهام قتل مادربزرگ او در یک قدمی مجازات مرگ بود، یک مدرسه روستایی به نیت مادربزرگش ساخت. 13 بهمن سال 93، زن جوانی در تماس با پلیس از قتل مادرش خبر داد. وی به مأموران گفت: «مادرم به تنهایی زندگی میکند و من که در نزدیکی خانهاش ساکن بودم، هر روز به او سر میزدم. لحظاتی قبل برای دیدن مادرم به خانهاش رفتم، اما هر چه زنگ خانه را زدم کسی در را باز نکرد. با کلیدی که به همراه داشتم وارد شدم اما با جسد خونین مادرم مواجه شدم. طلاهای مادرم و سکههایی که در گاوصندوق بود نیز به سرقت رفته است.» به دنبال این تماس، تیم جنایی راهی محل شدند و در تحقیقات اولیه باتوجه به اینکه به هم ریختگی زیادی در خانه دیده نمیشد و سارقان در گاوصندوق را به راحتی باز کرده بودند، این احتمال مطرح شد که عاملان جنایت آشنا بودهاند.

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،
پسر جوان برای نجات دوستش که به اتهام قتل مادربزرگ او در یک قدمی مجازات مرگ بود، یک مدرسه روستایی به نیت مادربزرگش ساخت.
13 بهمن سال 93، زن جوانی در تماس با پلیس از قتل مادرش خبر داد. وی به مأموران گفت: «مادرم به تنهایی زندگی میکند و من که در نزدیکی خانهاش ساکن بودم، هر روز به او سر میزدم. لحظاتی قبل برای دیدن مادرم به خانهاش رفتم، اما هر چه زنگ خانه را زدم کسی در را باز نکرد. با کلیدی که به همراه داشتم وارد شدم اما با جسد خونین مادرم مواجه شدم. طلاهای مادرم و سکههایی که در گاوصندوق بود نیز به سرقت رفته است.»
به دنبال این تماس، تیم جنایی راهی محل شدند و در تحقیقات اولیه باتوجه به اینکه به هم ریختگی زیادی در خانه دیده نمیشد و سارقان در گاوصندوق را به راحتی باز کرده بودند، این احتمال مطرح شد که عاملان جنایت آشنا بودهاند.