یادداشت‌های علم، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۵۱: شاه گفت این الاغ دیگر چه می‌گوید و چرا می‌ترسد؟

یادداشت‌های اسدالله علم: عرض کردم: رئیس بانک عمران که امر فرموده‌اید پانصد هزار تن گندم فوری بخرد، عرض میکند معامله بزرگی است، میترسم بعد دولت دبه کند. من هم که عامل خرید برای دولت هستم. فرمودند: مگر دفتر مخصوص امر مرا به دولت ابلاغ نکرده؟ عرض کردم: چرا. فرمودند: پس این الاغ دیگر چه میگوید و چرا میترسد؟

  ۱۴۰۴/۰۵/۰۸     0    2.3k   زمان مطالعه: 1 دقیقه
یادداشت‌های علم، دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۵۱: شاه گفت این الاغ دیگر چه می‌گوید و چرا می‌ترسد؟

به گزارش سهندخبر به نقل از پایگاه خبری انتخاب، یادداشت‌های اسدالله علم: عرض کردم: رئیس بانک عمران که امر فرموده‌اید پانصد هزار تن گندم فوری بخرد، عرض میکند معامله بزرگی است، میترسم بعد دولت دبه کند. من هم که عامل خرید برای دولت هستم. فرمودند: مگر دفتر مخصوص امر مرا به دولت ابلاغ نکرده؟ عرض کردم: چرا. فرمودند: پس این الاغ دیگر چه میگوید و چرا میترسد؟

شناسه خبر: 61708539
مرتضی شاهدی فر مدیر مسئول و صاحب امتیاز پایگاه سهند خبر