یادداشت‌های علم، شنبه ۷ بهمن ۱۳۵۱: بعد از اینکه سفیر انگلیس الدرم بلدرم کرد، حسابش را رسیدم و هرچه دلم خواست به او گفتم؛ وقتی دید من عصبانی شدم، به ونگ ونگ افتاد که گه خوردم

بعد من منزل آمدم. به محض ورود، سفیر انگلیس باز در خصوص این پسره پدرسوخته انگلیسی در دانشگاه تلفن کرد که دوباره او را از طرف قوای امنیتی گرفته اند و شروع به الدرم بلدرم کرد. حسابش را رسیدم و هرچه دلم خواست به او گفتم. گفتم: مردکه احمق اگر به من مراجعه می‌کنی و من جواب می‌دهم فقط برای این است که شاهنشاه میل دارند روابط ما با متحدین غربی حسنه باشد وگرنه تو باید به وزارت خارجه بروی. تازه آن جا حرفت را به رئیس اداره انگلیس بگویی و بس! بعد از این تو را به دربار هم راه نخواهم داد. وقتی دید من عصبانی شدم، به ونگ ونگ افتاد که گه خوردم. 

  ۱۴۰۴/۰۷/۲۹     0    18.8k   زمان مطالعه: 1 دقیقه
یادداشت‌های علم، شنبه ۷ بهمن ۱۳۵۱: بعد از اینکه سفیر انگلیس الدرم بلدرم کرد، حسابش را رسیدم و هرچه دلم خواست به او گفتم؛ وقتی دید من عصبانی شدم، به ونگ ونگ افتاد که گه خوردم

به گزارش سهندخبر به نقل از پایگاه خبری انتخاب، بعد من منزل آمدم. به محض ورود، سفیر انگلیس باز در خصوص این پسره پدرسوخته انگلیسی در دانشگاه تلفن کرد که دوباره او را از طرف قوای امنیتی گرفته اند و شروع به الدرم بلدرم کرد. حسابش را رسیدم و هرچه دلم خواست به او گفتم. گفتم: مردکه احمق اگر به من مراجعه می‌کنی و من جواب می‌دهم فقط برای این است که شاهنشاه میل دارند روابط ما با متحدین غربی حسنه باشد وگرنه تو باید به وزارت خارجه بروی. تازه آن جا حرفت را به رئیس اداره انگلیس بگویی و بس! بعد از این تو را به دربار هم راه نخواهم داد. وقتی دید من عصبانی شدم، به ونگ ونگ افتاد که گه خوردم. 

شناسه خبر: 12054707
مرتضی شاهدی فر مدیر مسئول و صاحب امتیاز پایگاه سهند خبر