خشم در چشمان سرباز؛ از خون شتک‌زده روی لباس تا یادآوری حرف جدید فرمانده

«آخری که بلند شد حرف جدیدی داشت، گریه نکرد، بغضی هم در صدایش نبود، اما یک خشم مقدس در چشمانش دیده می‌شد، خشمی که تا آخرین لحظات عمرش در چشمانش زندگی می‌کرد.  او یک تنه پشت آقامحسن ایستاد،»

  ۱۴۰۴/۰۴/۰۴     0    1.9k   زمان مطالعه: 1 دقیقه
خشم در چشمان سرباز؛ از خون شتک‌زده روی لباس تا یادآوری حرف جدید فرمانده

به گزارش سهندخبر به نقل از همشهری آنلاین، «آخری که بلند شد حرف جدیدی داشت، گریه نکرد، بغضی هم در صدایش نبود، اما یک خشم مقدس در چشمانش دیده می‌شد، خشمی که تا آخرین لحظات عمرش در چشمانش زندگی می‌کرد.  او یک تنه پشت آقامحسن ایستاد،»

شناسه خبر: 52892792
مرتضی شاهدی فر مدیر مسئول و صاحب امتیاز پایگاه سهند خبر