ناگفته های رضا خندان از کشته شدن مهرانگیز ایمن پور هنگام حمله اسرائیل به زندان اوین/ هنوز پیکر همسرم را تحویل نگرفته ام
در دوم تیرماه، موج انفجار ناشی از حمله به زندان اوین، جان مهرانگیز ایمنپور، همسر رضا خندان مهابادی، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران را گرفت. خندان مهابادی با روایت جستوجوی بیپاسخ خود در بیمارستانها و پزشکی قانونی برای یافتن همسرش، از بیاطلاعی نهادهای مسئول، شدت انفجار و بلاتکلیفی در تحویل پیکر ایمنپور سخن گفت. رضا خندان مهابادی که در میان داستانخوانان به واسطه همکاری با علیاشرف درویشیان در گردآوردی و انتشار دو مجموعه «داستانهای محبوب من» و «فرهنگ افسانههای مردم ایران» شناخته میشود با اشاره به کلیت آنچه برای همسرش، زندهیاد مهرانگیز ایمنپور رخ داد، گفت: «مهرانگیز ایمنپور، همسر من، روز دوشنبه، دوم تیرماه از منزل خود در خیابان اوین به قصد قدم زدن و خرید بیرون میآید. حدود ۴۰ دقیقه بعد اما زندان اوین مورد حمله قرار میگیرد و موج انفجار موجب از دست رفتن جان مهرانگیز میشود.» خندان مهابادی، نویسنده و پژوهشگر که از سال ۱۳۷۷ عضو کانون نویسندگان ایران و پنج دوره عضو هیات دبیران این نهاد بوده است، ادامه داد: «ما زمانی که متوجه شدیم از او خبری نیست، با این تصور که ممکن است زخمی شده باشد به دنبالش گشتیم. درحالی که نه پاسخ درستی به ما داده میشد و نه اطلاعات دقیقی در اختیارمان قرار میگرفت. درواقع ما به طور خودانگیخته به نهادهای گوناگون مراجعه میکردیم بدون آن که بدانیم زخمیها، کشتهشدگان و مفقودان این حادثه کجا هستند؟ آدمهای شبیه ما بسیار بودند که به دنبال عضوی از خانوادهشان میگشتند. در نهایت، تا پایان روز دوشنبه، دوم تیرماه به چندین بیمارستان مراجعه کردیم و نتیجهای نگرفتیم.»

به گزارش سهندخبر به نقل از خبرفوری،
در دوم تیرماه، موج انفجار ناشی از حمله به زندان اوین، جان مهرانگیز ایمنپور، همسر رضا خندان مهابادی، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران را گرفت. خندان مهابادی با روایت جستوجوی بیپاسخ خود در بیمارستانها و پزشکی قانونی برای یافتن همسرش، از بیاطلاعی نهادهای مسئول، شدت انفجار و بلاتکلیفی در تحویل پیکر ایمنپور سخن گفت.
رضا خندان مهابادی که در میان داستانخوانان به واسطه همکاری با علیاشرف درویشیان در گردآوردی و انتشار دو مجموعه «داستانهای محبوب من» و «فرهنگ افسانههای مردم ایران» شناخته میشود با اشاره به کلیت آنچه برای همسرش، زندهیاد مهرانگیز ایمنپور رخ داد، گفت: «مهرانگیز ایمنپور، همسر من، روز دوشنبه، دوم تیرماه از منزل خود در خیابان اوین به قصد قدم زدن و خرید بیرون میآید. حدود ۴۰ دقیقه بعد اما زندان اوین مورد حمله قرار میگیرد و موج انفجار موجب از دست رفتن جان مهرانگیز میشود.»
خندان مهابادی، نویسنده و پژوهشگر که از سال ۱۳۷۷ عضو کانون نویسندگان ایران و پنج دوره عضو هیات دبیران این نهاد بوده است، ادامه داد: «ما زمانی که متوجه شدیم از او خبری نیست، با این تصور که ممکن است زخمی شده باشد به دنبالش گشتیم. درحالی که نه پاسخ درستی به ما داده میشد و نه اطلاعات دقیقی در اختیارمان قرار میگرفت. درواقع ما به طور خودانگیخته به نهادهای گوناگون مراجعه میکردیم بدون آن که بدانیم زخمیها، کشتهشدگان و مفقودان این حادثه کجا هستند؟ آدمهای شبیه ما بسیار بودند که به دنبال عضوی از خانوادهشان میگشتند. در نهایت، تا پایان روز دوشنبه، دوم تیرماه به چندین بیمارستان مراجعه کردیم و نتیجهای نگرفتیم.»