۸۰ نامزد ثبت نام کننده ریاست جمهوری، بیش از ۳۰ یا ۳۵ درصد مردم را نمایندگی نمیکنند
یک تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت: اگر ۸۰ نامزد ثبت نام کننده برای انتخابات ریاست جمهوری را در یک قاب قرار دهیم، از نظر ظاهر، افکار سیاسی و فرهنگی، سبک زندگی، قومیت، دین و رویکردهای اداره کشور، بیش از ۳۰ یا ۳۵ درصد مردم را نمایندگی نمیکنند. عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «حضور ناهنجار غیبت مشارکت» در روزنامه اعتماد نوشت: ۵ روز فرصت ثبتنام برای نامزدهای ریاستجمهوری پایان یافت و نامنویسی ۸۰ نفر به نسبت اغلب مشهور پذیرفته شد که کمسابقه است و بهطور طبیعی اغلب آنها در روزهای آینده به دلایلی از جمله اطلاع یافتن غیررسمی از ردصلاحیت خود یا به نفع دیگر نامزدهای رایآور، انصراف خواهند داد تا از این طریق برای خود امتیازی کسب کنند. آنها هم که میمانند یا رد میشوند، هر کدام بهرهای خواهند برد یا ائتلاف باندی میکنند، همچنانکه در سال ۱۴۰۰ همه آنها به سرعت پست و مقامی گرفتند یا برای آینده نامعلوم خود رزومه درست میکنند و یکی از آنان هم که نامزد غیرخودی بود بالطبع تداوم حضور در عرصه عمومی را انتخاب کرد. ولی اینبار هنوز معلوم نیست که سیاست رسمی به برگزاری چه نوع انتخاباتی تعلق خواهد گرفت؟ پس منتظر موعد مقرر اعلام نتایج صلاحیتها هستیم. تا این مرحله دو نکته مهم وجود دارد که باید به آن توجه داشت. اول وجود این تعداد نامزد است که فرض محال میپذیریم که همه آنان صادقانه پا به میدان گذاشتهاند و با انگیزه خدمت به مردم قصد شرکت جدی در انتخابات را دارند. در این صورت باید پذیرفت که آنان باید پشتوانه بزرگ علمی و مدیریتی داشته باشند، زیرا افراد به صفت شخصی و با اتکا به دانش فردی نمیتوانند برای حل مسائل کشور برنامهای ارایه دهند و مهمتر اینکه باید نیروهای شایسته و همفکری برای اجرای این برنامه همراهش باشند. طبیعی است که این کار به صورت فردی ممکن نیست. به عبارت دیگر هر کدام از نامزدها باید در حد نمایندگی از یک حزب و تشکیلات سراسری باشند تا هم برنامهای مدون ارایه دهند و هم نیروهای خود را برای اقناع مردم به مشارکت و رای دادن و سپس در صورت پیروزی اداره دولت بسیج کنند.


یک تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت: اگر ۸۰ نامزد ثبت نام کننده برای انتخابات ریاست جمهوری را در یک قاب قرار دهیم، از نظر ظاهر، افکار سیاسی و فرهنگی، سبک زندگی، قومیت، دین و رویکردهای اداره کشور، بیش از ۳۰ یا ۳۵ درصد مردم را نمایندگی نمیکنند.
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «حضور ناهنجار غیبت مشارکت» در روزنامه اعتماد نوشت: ۵ روز فرصت ثبتنام برای نامزدهای ریاستجمهوری پایان یافت و نامنویسی ۸۰ نفر به نسبت اغلب مشهور پذیرفته شد که کمسابقه است و بهطور طبیعی اغلب آنها در روزهای آینده به دلایلی از جمله اطلاع یافتن غیررسمی از ردصلاحیت خود یا به نفع دیگر نامزدهای رایآور، انصراف خواهند داد تا از این طریق برای خود امتیازی کسب کنند. آنها هم که میمانند یا رد میشوند، هر کدام بهرهای خواهند برد یا ائتلاف باندی میکنند، همچنانکه در سال ۱۴۰۰ همه آنها به سرعت پست و مقامی گرفتند یا برای آینده نامعلوم خود رزومه درست میکنند و یکی از آنان هم که نامزد غیرخودی بود بالطبع تداوم حضور در عرصه عمومی را انتخاب کرد. ولی اینبار هنوز معلوم نیست که سیاست رسمی به برگزاری چه نوع انتخاباتی تعلق خواهد گرفت؟ پس منتظر موعد مقرر اعلام نتایج صلاحیتها هستیم. تا این مرحله دو نکته مهم وجود دارد که باید به آن توجه داشت.
اول وجود این تعداد نامزد است که فرض محال میپذیریم که همه آنان صادقانه پا به میدان گذاشتهاند و با انگیزه خدمت به مردم قصد شرکت جدی در انتخابات را دارند. در این صورت باید پذیرفت که آنان باید پشتوانه بزرگ علمی و مدیریتی داشته باشند، زیرا افراد به صفت شخصی و با اتکا به دانش فردی نمیتوانند برای حل مسائل کشور برنامهای ارایه دهند و مهمتر اینکه باید نیروهای شایسته و همفکری برای اجرای این برنامه همراهش باشند. طبیعی است که این کار به صورت فردی ممکن نیست. به عبارت دیگر هر کدام از نامزدها باید در حد نمایندگی از یک حزب و تشکیلات سراسری باشند تا هم برنامهای مدون ارایه دهند و هم نیروهای خود را برای اقناع مردم به مشارکت و رای دادن و سپس در صورت پیروزی اداره دولت بسیج کنند.